ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
خب سندی یک صفحه از کتاب که توی دریا را داشت.باب اسفنجی یک پر از آن مرغ های ماهیخوار کند و حالا نیاز به جوهر داشتند که اونم اختاپوس به ترسش پس داد باب اسفنجی توی صفحه نوشت که از اونجا برن و به ابر قهرمان های کامپیوتری تبدیل بشن ولی باب یادش رفت برگه را برداره تا دوباره بتونن به خانه برگردن اینجابود که پلانکتون خودشو قوی هیکل و بزرگ کرد و صفحه را با خودش برد.
باب و دوستاش به قهرمان تبدیل شدند که اسمارو میگم:باب اسفنجی بهInvincibuble،پاتریک به Mr Super Awesomeness
اختاپوس به Sour Note و خرچنگ به Sir pinch-a-lot
اون ها سعی کردند که دست دزد دریایی به کتاب نرسه ولی دزد دریایی فرار کرد همان موقع باب و بقیه به رودنت(سندی)برخورد کردند اول ترسیدند ولی اونو شناختند و دنبال دزد دریایی کردند ولی آن ها با تلاش های زیاد شکست خوردند ولی موفق شدند کتاب را بسوزونند. همین جا پلانکتون وارد میشه و دزد شکست میده و فرمولو به چنگ می یاره ولی بر خلاف انتظار خرچنگ اون فرمول را به خرچنگ برمی گرداند و به پیشنهادات دزد دریایی گوش نمی دهد و میگه این کار گروهیه.بعد خرچنگ می پرسه این که قلابی نیست.پلانکتون جواب میده:چیز های مهم تری در زندگی وجود دارد و من با این کار به خودم آسیب رساندم.بعد با استفاده از صفحه ی پلانکتون به خانه برمی گردند و همه چیز به خوبی تمام میشه