دنیایی از کارتون

جایی برای طرفداران کارتونی

دنیایی از کارتون

جایی برای طرفداران کارتونی

ادامه داستان اسفنج بیرون آب

خب سندی یک صفحه از کتاب که توی دریا را داشت.باب اسفنجی یک پر از آن مرغ های ماهیخوار کند و حالا نیاز به جوهر داشتند که اونم اختاپوس به ترسش پس داد باب اسفنجی توی صفحه نوشت که از اونجا برن و به ابر قهرمان های کامپیوتری تبدیل بشن ولی باب یادش رفت برگه را برداره تا دوباره بتونن به خانه برگردن اینجابود که پلانکتون خودشو قوی هیکل و بزرگ کرد و صفحه را با خودش برد.

باب و دوستاش به قهرمان تبدیل شدند که اسمارو میگم:باب اسفنجی بهInvincibuble،پاتریک به Mr Super Awesomeness

اختاپوس به Sour Note و خرچنگ به Sir pinch-a-lot

اون ها سعی کردند که دست دزد دریایی به کتاب نرسه ولی دزد دریایی فرار کرد همان موقع باب و بقیه به رودنت(سندی)برخورد کردند اول ترسیدند ولی اونو شناختند و دنبال دزد دریایی کردند ولی آن ها با تلاش های زیاد شکست خوردند ولی موفق شدند کتاب را بسوزونند. همین جا پلانکتون وارد میشه و دزد شکست میده و فرمولو به چنگ می یاره ولی بر خلاف انتظار خرچنگ اون فرمول را به خرچنگ برمی گرداند و به پیشنهادات دزد دریایی گوش نمی دهد و میگه این کار گروهیه.بعد خرچنگ می پرسه این که قلابی نیست.پلانکتون جواب میده:چیز های مهم تری در زندگی وجود دارد و من با این کار به خودم آسیب رساندم.بعد با استفاده از صفحه ی پلانکتون به خانه برمی گردند و همه چیز به خوبی تمام میشه

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.